1 نفر آنلاین

آهنگـــ های ویـژه و برگـزیده

لیسـتـــــ ویژه خـوانندگان

بررسی بازی The Long Dark – فریاد سکوت

یک طوفان ژئومغناطیسی، کره زمین را به قدری سرد و غیر قابل سکونت کرده که احتمالا هیچ گله‌ای از زامبی‌های خون‌خوار، هر چقدر هم بزرگ و پر تعداد از عهده‌اش بر نمی‌آمدند.

برای همین دشمن اصلی شما در این دنیای آخرالزمانی، سرماست. سرمایی طاقت‌فرسا که باید تا جایی که می‌توانید از دستان یخ‌زده و نامرئی‌اش در امان بمانید. البته که در کنارش باید به فکر برآورده کردن نیازهای طبیعی چون گرسنگی، تشنگی و خستگی هم باشید. حالا بعد از سه سال The Long Dark راهش را به کنسول محبوب و قابل حمل نینتندو سوییچ هم باز کرده است اما آیا این پورت جدید می‌تواند انتظاراتتان را برآورده کند؟ برای پاسخ به این سوال تا انتهای بررسی با ویجیاتو همراه باشید.

بررسی بازی Assassin’s Creed Valhalla – قهرمانان تالار اودین

به عقیده برخی، اساسینز کرید حالا با اضافه شدن سیستم‌هایی چون انتخاب دیالوگ، سطح‌بندی دشمنان و لوت‌های مختلف به یک بازی اکشن نقش‌آفرینی و کلونی ضعیف‌تر از سری شاهکار ویچر تبدیل شده است که دیگر کمتر المانی از گذشته در آن به چشم می‌خورد.

اما یوبیسافت این بار در ساخت جدیدترین نسخه این فرانچایز قدیمی یعنی Assassin’s Creed Valhalla تصمیم گرفته است تا برای جلب نظر دوباره هواداران قدیمی خود، در کنار ادامه دادن مسیری که با اوریجینز و آدیسه در پیش گرفته است، والهالا را به ریشه‌‌های اصلی سری هم نزدیک کند.

والهالا این بار به سراغ سرزمین‌های سرد شمالی، اساطیر اسکاندیناوی و وایکینگ‌های جنگ‌طلب و اعتقادات منحصر‌‌به‌فردشان رفته است، انتخابی جالب و البته چالش‌برانگیز برای نسخه‌ای که می‌خواهد سری اساسینز کرید را به شکوه گذشته برگرداند و داستان مجموعه را بسط دهد. آیا Assassin’s Creed Valhalla بالاخره همان اساسینی است که انتظارش را داشتید؟ در ادامه با بررسی ویجیاتو همراه باشید تا به این سوال جواب دهم. راستی باید اضافه کنم که کد نسخه کامپیوتر بازی توسط ناشر در اختیار ویجیاتو قرار گرفته است.

بررسی بازی Crysis Remastered – ارزشش را نداشت

سال بعد و امروز با Crysis Remastered این پرسش دوباره مطرح می‌شود. گرچه به لحاظ جلوه‌های بصری، کرایسیس دیگر به اندازه دوران شکوهش زیبا نیست اما این سالخوردگی در تکنیک‌های به کار گرفته شده در نسخه ریمستر خودش را نشان نمی‌دهد و هنوز هم می‌شود پرسید «[ریمستر] کرایسیس رو اجرا می‌کنه؟» و جوابی فنی و طولانی شنید.

ریمستر کرایسیس تغییر خاصی در گیم‌پلی و هیچ محتوای اضافه‌ای در داستانش ندارد ولی اگر علاقه‌مند به مباحث گرافیکی هستید در این مقاله کوتاه بیشتر به تغییرات گرافیکی نسخه ریمستر اشاره می‌کنیم یا به طور دقیق‌تر قرار است راجع به آخرین نسخه موتور بازی‌سازی شرکت کرایتک بپردازیم که با نام کرای انجین شهرت دارد.

همه آنچه در نسخه ریمستر با چشم می‌بینید یک بار از مسیر خط تولید کرای انجین جدید رد شده و قطعات نو جای قطعه‌های کهنه و قدیمی را گرفته‌اند که مهم‌ترین آن وجود نوعی از ری‌تریسینگ نرم افزاری است. بله درست خواندید و برای تجربه این بازی نیازی به کارت‌های گرافیک مجهز به ری تریسینگ سخت افزاری نیست (گرچه بهتر است داشته باشید!).

به بیان ساده، جادوی کرای انجین در نحوه پخش نور پس از بازتاب اولیه از هر جسمی که در محیط می‌بینید نهفته است. تکنیکی که کرایتک برای ریمستر کرایسیس استفاده کرده Sparse Voxel Octree Global Illumination (خلاصه: SVOGI) نام دارد و نورپردازی بازی را از آن حالت بی‌روح گذشته خود خارج کرده. در حقیقت حالا تمامی اجسام با هر رنگی، بازتاب خاصی روی محیط اطراف دارند و جزئیاتشان با لعاب بهتری نمایش داده می‌شود. جنگل‌ها حالا سبز طبیعی‌تری را نمایش می‌دهند و سایه‌ها با وسواس بهتری نمایش داده می‌شود.

بررسی بازی Immortals Fenyx Rising – وقت درخشش تو رسیده فینیکس

اما در حالی که طی سال جاری از بازی‌های این کمپانی اخبار زیادی می‌شنیدیم، Gods and Monsters همچنان مفقودالاثر مانده بود و کم کم داشتیم نگرانش می‌شدیم. تا اینکه یوبیسافت همین چند ماه پیش دوباره بازی را نشان داد. از آن جایی که ظاهرا همه با دیدن نام بازی یاد نوشابه‌های «مانستر» می‌افتادند، کاشف به عمل آمد که سازندگان مجبور شده‌اند نام بازی را به Immortals Fenyx Rising تغییر دهند.

نامی که تقریبا همه قبول دارند اصطلاحا زیادی «جنریک» است، همکاری با پلتفرم گوگل استیدیا، یک تاریخ عرضه که از قضا فاصله کمی با انتشار یک بازی کوچک و ناشناخته به نام Cyberpunk 2077 دارد، و البته ظاهر و حال و هوایی که بسیار شبیه به یک بازی کوچک و ناشناخته دیگر به نام The Legend of Zelda: Breath of the Wild به نظر می‌رسد؛ بیخود نیست که بازی ظاهرا نتوانسته خود را در رادار بسیاری از بازیکنان جا دهد.

که خب، جای شرم دارد؛ چرا که بعد از تجربه بازی، با خیال راحت می‌توانم بگویم که ایمورتالز فینیکس رایزینگ نه تنها یکی از بهترین و خوش‌ساخت‌ترین بازی‌های امسال، بلکه کل کاتالوگ یوبیسافت در نسل هشتم گیمینگ است. در ادامه این بررسی، توضیح خواهم داد که چرا این بازی قطعا ارزش وقتی که پایش می‌گذارید را دارد، پس با ویجیاتو همراه باشید.

بررسی بازی Watch Dogs Legion – لعنت به فاشیسم

نسخه اول Watch Dogs شاید دلیلی اصلی افزایش نفرت گیمرها نسبت به کمپانی‌های یوبیسافت بود. بازی نتوانست به هیچ‌کدام از وعده‌هایی که داده بود عمل کند و یوبیسافت سر طرفدارانش را کلاه گذاشته بود. نسخه دوم سری تا حدی این فرنچایز را به سمت درستی حرکت داد و حال به نظر می‌رسد Watch Dogs Legion یک قدم جدی‌تری در همین راستا برداشته است؛ قدمی که البته خیلی هم بلند نیست. برای تهیه این بازی می‌توانید به وبسایت gamesysshop.com مراجعه کنید.

بررسی نسخه کامپیوتر بازی Cyberpunk 2077 – قرص آبی یا قرمز؟

برگ برنده اصلی Cyberpunk 2077، همان ویژگی که شما را تا پایان هیجان‌زده نگه می‌دارد و اجازه نمی‌دهد دست‌ از موس و کیبورد بکشید، داستان و روایت آن است. سی‌دی پراجکت رد دست به خلق کاراکترهایی زده است که مطمئنم تا مدت‌ها بخشی از حافظه شما را مال خودشان خواهند کرد. شاید به خاطر تریلرهای زیاد بازی فکر کنید که همه‌چیز را دیگر در مورد داستان می‌دانید. شخصیت شما که V نام دارد، یک مزدور است که در ازای مقادیری پول تقریبا برای هر کسی کار می‌کند اما یکی از این ماموریت‌هایش آنطور که باید پیش نمی‌رود و در نهایت چیپی که قرار بوده است به دست مشتری برساند، سر از مغز خودش در می‌آورد.

این چیپ شامل هولوگرام و شخصیت جانی سیلورهند است، نوازنده و خواننده یک گروه راک قدیمی که خارج از سن موسیقی، یا مشغول نوشیدن الکل بوده یا تصمیم داشته تا کمپانی‌ها و شرکت‌های بزرگی را که صاحب واقعی نایت سیتی هستند، به زانو در بیاورد. حالا جانی دیگر همیشه با شماست، در هر لحظه‌ مهمی سر و کله‌اش پیدا می‌شود و به نظر می‌رسد اصلی‌‌ترین هدف خارج کردن او از فکر و ذهنتان است.

اما این تنها لایه اول داستان پیچیده و متفاوت Cyberpunk 2077 است. نویسندگان بازی در تمام طول مدت خط اصلی داستان و مراحل فرعی دستشان روی صدها مسئله مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی می‌گذارند و خوشبختانه شجاعت کافی برای بیان عقایدشان را هم دارند. البته عقایدی که به مخاطب هم تحمیل نمی‌شوند و شما هم تقریبا همیشه فرصت تصمیم‌گیری خودتان را دارید.

داستانی به این جذابی و همه‌گیری که می‌تواند آینده دنیای ما را ترسیم کند، برای روایت به شخصیت‌هایی قوی، دیالوگ‌هایی درست و صداپیشه‌هایی کاربلد نیاز دارد که Cyberpunk 2077 بار دیگر تیک هر سه مورد را می‌زند. تمامی شخصیت‌های بازی به یادماندنی هستند، صحبت با آن‌ها لذت‌بخش است و هدفی دارند. صداگذاری آن‌ها به بهترین شکل ممکن اجرا شده و این مکالمه‌ها آنقدر طبیعی‌اند که شما را درگیر خودشان کنند. انتخاب زاویه دید اول شخص برای تمام بخش‌های بازی هم یک تصمیم بی‌نظیر بوده است که باعث می‌شود تمامی این مکالمات جنبه‌ای شخصی و باورپذیر‌تر به خودشان بگیرند.

بررسی بازی Chronos: Before the Ashes – حل کردن معمای زمان

اگر بخواهیم Chronos: Before the Ashes را در یک ژانر قرار بدهیم، بازی یک نقش‌آفرینی فانتری سوم شخص است. اگر بخواهیم دقیق‌تر اشاره کنیم، باید بگوییم که کرونوس به طور خاص از مولفه‌های آشنای سبک سولزبورن (یعنی شبیه بازی‌هایی مثل دارک سولز یا بلادبودرن) پیروی می‌کند. مراحلی که نقشه‌هایش اصطلاحا مترویدونیایی طراحی شده‌اند و پر هستند از دشمان متنوع با الگوهای مبارزاتی منحصر به فرد در حمله و دفاع، که برای شکست دادنشان باید صبور و البته چابک باشید. و البته مرگ که اتفاق دردناکی در بازی‌ محسوب می‌شود و مجازاتش آنقدر سنگین هست که پلیر تمام تلاشش را به کار بگیرد تا از آن جلوگیری کند.

کرونوس دقیقا از همین نسخه استفاده می‌کند، به جز مقوله‌ی مرگ که کمی تغییر کرده و به نظرم بزرگترین نقطه‌ی قوت بازی محسوب می‌شود. چرا؟ به این دلیل که بازی نقص‌ها و ضعف‌های آشکار دارد اما به آن‌ها آگاه است. لذا با سهل‌ گرفتنِ به اندازه‌ی مجازات مرگ، بازیکن را ترغیب می‌کند که بعد از هر بار شکست،‌ یک شانس دوباره به خودش و بازی بدهد. مکانیسم مجازات مرگ در بازی نه آن‌قدر سخت است که عطای ادامه دادن را به لقایش ببخشید و نه آن‌قدر سهل که فلسفه‌ی چالش در این سبک از بازی‌ها را از بین ببرد و دقیقا همین تعادل است که کرونوس را تبدیل به یک اثر سرگرم کننده و خوش ساخت می‌کند.

بررسی بازی Call of Duty: Black Ops Cold War – تکرار مکرر یک رویا

استش را بخواهید چند سالی هست که دیگر از مجموعه Call of Duty دل کنده‌ام و حتی نسخه جدید Modern Warfare نیز با آن همه تعریف و تمجیدی که از آن می‌شد نیز نتوانست نظرم را نسبت به این سری بازی‌های محبوب برگرداند.

به نظرم سری Call of Duty آن جادوی جذابش را به خاطر عرضه سالانه‌اش از دست داده و دیگر آن مجموعه جذابی نیست که برای انتشار یک قسمت تازه‌اش هایپ شوم. Call of Duty: Black Ops Cold War نیز از این قضیه مستثنی نبود.

تریلر گیم‌پلی بازی که در جریان مراسم رونمایی پلی استیشن 5 منتشر شد، با آن سکانس‌های اکشنی که فقط در خود همین سری می‌توانید پیدا کنید، برایم جذاب بود. اما نه، هنوز هم Call of Duty: Black Ops Cold War چیز جدیدی برایم نداشت.

با این حال، کنجکاو بودم که بدانم این نسخه می‌تواند دست از تکرار مکرر یک رویا بردارد و یک رویای جذاب‌تر و مهیج‌تر بیافریند. برای همین پای تجربه بازی نشستم و سعی کردم بخش‌های مختلف آن را تجربه کنم. همانند روال سابق سری بلک آپس، در Call of Duty: Black Ops Cold War نیز شاهد سه بخش داستانی، زامبی و مولتی‌پلیر هستیم.

برای شروع از بخش داستانی بازی برایتان می‌گویم که به نظرم جذاب‌ترین بخش Call of Duty: Black Ops Cold War بود. بخش داستانی بازی با استفاده درستی که از کلیشه‌های همیشگی دو نسخه ابتدایی سری بلک آپس کرده، تجربه نسبتا جذابی را پیش رویتان می‌گذارد که نهایتا تا ۶ ساعت می‌تواند درگیرتان کند.

بررسی بازی Observer: System Redux – اعترافات یک ذهن خطرناک

چند سالی هست که استودیو بلوبر تیم با ساخت بازی‌های ترسناک روانشناختانه اسم و رسمی برای خود دست و پا کرده. بازی‌های بلوبر هیچوقت آثار کامل و همه چیز تمامی نبودند، اما نکته اینجاست که در تک تک آثار این استودیو، خلاقیت موج می‌زند و این موضوع برای یک تیم مستقل، دارایی ارزشمند و مهمی است.

با این حال، اگر از من بپرسید که بهترین بازی این استودیو کدام است، با اختلاف می‌گویم Observer. فکر می‌کنم خود بلوبر هم قبول دارد که بهترین و کامل‌ترین ساخته‌شان همین اثری است که در موردش حرف می‌زنم.

چراکه آن‌ها تصمیم گرفته‌اند به عنوان اولین پروژه نسل نهمی‌شان، به سراغ Observer بیایند و آن را با متر و معیارهای جدید، ریمستر کنند. البته مثل همه ریمستر‌ها، نباید فکر کنید که Observer: System Redux نیز تفاوت زیادی با نسخه اورجینالش دارد.

به طور کلی، گرافیک بازی، خصوصا نورپردازی‌اش، بهبودهای قابل توجهی داشته که به لطفشان Observer: System Redux ظاهر جذاب‌تری پیدا کرده. حالا شما می‌توانید روی کنسول‌های نسل نهمی، Observer: System Redux را روی رزولوشن 4K و با نرخ ۶۰ فریم بر ثانیه اجرا کنید.

تنظیمات ری‌تریسینگ هم برای بازی در نظر گرفته شده که با روشن کردنش به معنی واقعی کلمه می‌توانید گرافیک نسل بعدی بازی را از نزدیک حس کنید. فقط تفاوت اینجاست که بلوبر هنوز هم نتوانسته فشار سنگینی که نور پردازی‌های پیچیده بازی روی شانه پردازشگرهای گرافیکی می‌اندازند را کنترل کنند و وقتی ری‌تریسینگ فعال می‌شود، همچنان شاهد افت فریم‌های اساسی هستیم.

 پست لورم ایپسوم اول

لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است. چاپگرها و متون بلکه روزنامه و مجله در ستون و سطرآنچنان که لازم است و برای شرایط فعلی تکنولوژی مورد نیاز و کاربردهای متنوع با هدف بهبود ابزارهای کاربردی می باشد. کتابهای زیادی در شصت و سه درصد گذشته، حال و آینده شناخت فراوان جامعه و متخصصان را می طلبد تا با نرم افزارها شناخت بیشتری را برای طراحان رایانه ای علی الخصوص طراحان خلاقی و فرهنگ پیشرو در زبان فارسی ایجاد کرد.